حمایت حقوق مالکیت فکری از ایده؛ بله یا خیر؟

جدول محتوا

آیا حقوق مالکیت فکری از صاحب ایده (ایده ­پرداز) حمایت می‌کند؟ برای پاسخ به این پرسش ضروری است که نخست معنا و مفهوم ایده تببین شود و دوم بررسی شود که حقوق مالکیت فکری از چه چیزهایی (چه موضوعاتی) حمایت می‌کند.

شاید در روش تحقیق درست این باشد که ابتدا مفهوم ایده از منظر ادبی، فلسفی و حقوقی بررسی شود و در ادامه تحلیل شود که آیا حقوق مالکیت فکری از آنچه ایده نامیده‌ایم، حمایت می‌کند یا خیر. اما این روش شروعِ دشواری دارد؛ چرا که شناخت دقیق مفهوم ایده __هم از لحاظ فلسفی و هم از لحاظ حقوقی__ آسان نیست؛ در نظام‌های حقوقی قوانین و دیگر متون موضوعه ایده را تعریف نکرده ­اند و دادگاه‌ها نیز در تعریف ایده و تبیین گسترۀ مفهومی و مصداقی آن هم ­نظر نیستند. بنابراین به منظور پرهیز از این دشواری و رسیدن آسان‌تر و سریع‌تر به پاسخ پرسش بالا به موضوعات مشمول حمایت حقوق مالکیت فکری می­ پردازیم و با توجه به مبانی حقوق مالکیت فکری و مقررات، شاخص و معیار حمایت را بررسی و تبیین کرده، خواهیم دید که چه چیزهایی در قلمرو حمایتی حقوق مالکیت فکری قرار می‌گیرند.

1. خروج اندیشه از گسترۀ حقوق مالکیت فکری

حقوق مالکیت فکری از فکر و اندیشه آنگونه و تا زمانی که در ذهن است، حمایت نمی‌کند. حقوق یکی از شاخه‌های علوم اجتماعی است و به آنچه تظاهر و نمودِ اجتماعی دارد مثل گفتار و رفتار انسان می‌پردازد. اندیشه‌ای که در ذهن است، جنبه فردی دارد و خارج از قلمرو حقوق است. همانگونه که در حوزه حقوق عمومی و حقوق بشر عبارت «آزادی اندیشه» بیش از اینکه حقوقی باشد، اخلاقی و مبنایی (فطری) است. انسان حسب طبیعت خود می‌اندیشد و حقوق جایگاهی ندارد که او را به اندیشیدن یا نیندیشیدن امر و نهی کرده، برای او باید و نباید تعیین کند. واژه «آزادی» در عبارت «آزادی اندیشه» واژه‌ای ناظر بر طبیعت انسان بوده و این عبارت از منظر حقوقی عبارت پارادوکسیکال است. برعکس عبارت «آزادی بیان» که از منظر حقوق معنادار است: حقوق می‌تواند افراد را در بیان، ابراز و اظهار آنچه می‌اندیشند، منع کرده یا آزاد بگذارد؛ چرا که بیان، تجلی اجتماعی اندیشه است و می‌تواند در جامعه اثرگذار باشد و بنابراین حقوق به عنوان یکی از شاخه‌های علوم اجتماعی و متولی نظم­ دهی و تنسیق روابط اجتماعی می‌تواند برای بیان و شیوه آن، باید و نباید قائل شود.

حمایت نکردن حقوق مالکیت فکری از اندیشۀ در ذهن بدین علت نیست که نظام حقوقی از این حمایت نفعی نمی‌برد، بلکه علت آن ممکن نبودن حمایت است. ذهن، اندیشه و فکر انسان خارج از قلمرو حقوق است و جایی نیست که حقوق بتواند بر آن نظارت داشته باشد.

2. امکان حمایت حقوق مالکیت فکری از اندیشۀ بروز یافته

آنچه می‌تواند مورد حمایت حقوق مالکیت فکری قرار گیرد، اندیشۀ بروز یافته است. آنچه از ذهن خارج می‌شود، قابلیت دارد که مورد حمایت قرار گیرد. شیوۀ ابراز و طریقۀ خروج اندیشه از ذهن اهمیت ندارد، همانگونه که ماده ۱ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان بر آن تصریح دارد.

ضرورت خروج اندیشه از ذهن و اهمیت نداشتن شیوۀ اظهار با موضوع رضایی بودن عقود و مفاد ماده ۱۹۱ قانون مدنی قابل مقایسه است. آنچه در انعقاد قرارداد لازم و مؤثر است، قصد انشا (اراده باطنی یا درونی) و اظهار آن (ارادۀ ظاهری) است، فارغ از آنکه شیوه اعلام و اعلان قصد درونی چه چیزی باشد. در این خصوص تمرکز بر واژه «چیزی» در ماده ۱۹۱ قانون مدنی اهمیت دارد.

آنچه از ذهن خارج می‌شود، قابل قابل حمایت است، اما این قابلیت به معنی ضرورت حمایت و تکلیف حقوق مالکیت فکری به حمایت از آن نیست، حتی اگر اندیشۀ خارج شده از ذهن مفید و ارزشمند باشد و بتوان به آن مالیت داد. توضیح اینکه آنچه از ذهن به صورت نوشته، لفظ، طرح، نقشه یا به هر شکل دیگری خارج می‌شود، اصطلاحاً پدیدۀ فکری نامیده می‌شود. اگر این پدیدۀ فکری مفید و ارزشمند باشد و از لحاظ اجتماعی یا اقتصادی نیازی از نیازهای انسانی را برطرف کند، مالیت پیدا کرده، اصطلاحاً مال فکری نامیده می‌شود. بنابراین مال فکری خروجی و زاییدۀ ذهن انسان است که ارزش اقتصادی دارد و نوع انسان‌ها (انسان‌های متعارف) می ­خواهند که آن را داشته باشند و از فواید و کاربرد آن بهره‌مند شوند.

مال فکری می‌تواند به­ وسیله حقوق مالکیت فکری حمایت شود، ولی ضرورتی در این خصوص وجود ندارد. به عبارت دیگر همۀ اموال فکری مورد حمایت حقوق مالکیت فکری نیستند. از لحاظ منطقی بین دو مفهوم «مال فکری» و «حمایت حقوق مالکیت فکری» رابطۀ عموم و خصوص مطلق وجود دارد: مال فکری عام و حمایت مالکیت فکری اخص از آن است، هرچند که در نتیجۀ غلبۀ رویکرد تجاری بر حقوق مالکیت فکری، ابزارهای تجاری و بازاریابی چون علائم تجاری و نشان ­های جغرافیایی به گسترۀ حقوق مالکیت فکری وارد شده و دامنۀ حمایت را گسترش داده است. بنابراین امروزه رابطۀ بین «مال فکری» و «حمایت حقوق مالکیت فکری» عموم و خصوص من­ وجه است: مثلاً دانش فنی مصداقی از مال فکری غیر قابل حمایت در قالب حقوق مالکیت فکری و نشان جغرافیایی مال غیر فکری مورد حمایت حقوق مالکیت فکری است.

3. گسترۀ حمایت حقوق مالکیت فکری

حقوق مالکیت فکری ابزاری کارآمد در مسیر توسعه است. این ابزار در کنار سایر نظام‌های حقوقی مثل حقوق رقابت و هماهنگ با آن ایفای نقش می‌کند. از این روی سیاست‌های مالکیت فکری باید با سایر بخش‌ها هماهنگ و همسو بوده، تابعی از شرایط و منافع ملی کشور باشد.

حقوق مالکیت فکری از خروجی و ثمرۀ ذهن و نتیجۀ قوۀ خلاقۀ انسان حمایت می‌کند. موادی چون مادۀ ۱ قانون ثبت اختراعات، طرح‌های صنعتی و علائم تجاری مصوب ۱۳۸6 و مادۀ ۱ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸ به این موضوع تصریح دارد.

هرچند خروج اندیشه شرط لازم برای حمایت است، اما کافی نیست. اندیشۀ بروز یافته باید در نتیجۀ خلاقیت آفرینندۀ آن به حدی از رشد و کمال برسد که مجموعۀ منسجمی را شکل دهد. به حدی از انسجام که بتوان هنر، دانش یا ابتکار فرد پدیدآورنده را در آن دید. با نگاهی به موضوعات مختلف حقوق مالکیت فکری شرط ضرورت انسجام یافتگی مشخص و احراز می‌شود.

طبق مادۀ 1 قانون ثبت اختراعات، طرح‌های صنعتی و علائم تجاری اختراع نتیجۀ فکر انسان است و برای اینکه حمایت شود، باید شرایطی چون کارکرد صنعتی داشته باشد. اختراع نه تنها اندیشه‌ای است که از ذهن خارج شده، بلکه این اندیشه در قالب محصول یا فرایندی محقق شده که قابل استفاده بوده، فایده‌ای بر آن مترتب است؛ یعنی این اندیشه پس از خروج از ذهن به حدی از کمال و رشد رسیده که می‌تواند در زندگی انسان کاربرد داشته باشد.

طبق مادۀ 30 همین قانون علامت زمانی به ­وسیلۀ حقوق مالکیت فکری حمایت می‌شود که قابل دیدن باشد. بنابراین فکر و اندیشۀ ابتدایی راجع به انتخاب یا طراحی علامت باید از ذهن خارج شده و در قالبی چون عکس، تصویر، نقاشی، طرح و یا رنگ درآید تا قابل دیدن باشد. علائم غیر دیداری (چون علائم شنیداری یا بویایی) نیز چنین­ اند و حتماً در وضعیتی از انسجام قرار گرفته‌اند که قابل درک ­اند. طبق قانون این علائم در حقوق ایران قابل حمایت نیستند.

طرح صنعتی نیز تا حدی رشد یافته که قابل اجرا بر روی مال مادی و شکل دادن به آن است و کاربردی بودن نرم‌افزار و برنامه‌های رایانه‌ای نیز دلالت بر انسجام آنها دارد.

در حوزه مالکیت ادبی و هنری بیان اندیشه است که حمایت می ­شود. بیان به معنی اندیشۀ انسجام یافته است. اندیشۀ انسجام یافته‌ای که گویای خلاقیت و توانمندی پدیدآورندۀ آن است. وقتی از دوگانگی ایده و بیان گفته می‌شود، مراد از بیان، هنر، اندیشه و ابتکاری ست که پس از خروج از ذهن در قالبی چون نوشته، نقاشی، تصویر، طرح یا هر چیز دیگری تجلی پیدا می‌کند. به ­عنوان مثال وقتی یک مصرع یا یک بیت از شعری در قالب واژگان انتخابی و چینش پی در پی آن واژگان، معنا و مفهومی را برای خواننده ایجاد می‌کند، آن مفهوم ایده است و قالب شعر انتخاب شده و چینش واژگان، بیان آن ایده. حقوق مالکیت فکری از آن بیان حمایت می‌کند.

حقوق مالکیت فکری در دو بخش صنعتی و ادبی و هنری از محصول، فرایند، نوشته، نقاشی و سایر قالب‌هایی که اندیشه در آن ریخته شده حمایت می‌کند و اندیشه محض قبل از آنکه در قالبی انسجام یابد، مورد حمایت نیست. اگر ایده را به فکر ابتدایی و خامی تعریف کنیم که در صورت تکامل و پردازش بتواند به محصول یا اثر ادبی- هنری تبدیل شود، مشمول حمایت حقوق مالکیت فکری نخواهد بود، هرچند که از لحاظ موضوعی ایده را باید پدیده و مال فکری دانست.

حقوق مالکیت فکری برای ایده­ پرداز حق انحصاری قائل نیست و دیگران را از استفاده و بهره‌برداری از آن ایده و تجاری‌سازی آن منع نمی‌کند. حمایت نکردن از ایده بدین علت نیست که ایده مال فکری نیست، بلکه از این جهت است که اعطای انحصار موقت به ایده­ پرداز و منع دیگران در استفاده و بهره‌برداری از آن مغایر با حقوق رقابت است.

با توجه به ارزش اقتصادی برخی از ایده‌ها و جایگاه آن در فعالیت‌ها و فرایند نوآوری و خلق آثار جدید حمایت از آن در قالب حقوقی دیگری قابل توجیه و بلکه ضروری است. امروزه کارآمدترین چارچوب برای حمایت از ایده چهارچوب قراردادی ست.

4. چند نکته کاربردی در حمایت از ایده و تجاری‌سازی آن

1. در هیچ کشوری حقوق مالکیت فکری از ایده حمایت نمی‌کند.

2. آنچه در حقوق مالکیت فکری (هر دو شاخۀ مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی و هنری) حمایت می‌شود، بیان ایده است. این بیان می‌تواند در قالبی چون نوشته، نقاشی، خط، مجسمه، محصول یا فرایند باشد.

3. باید توجه داشت که هرچند بیان ایده در قالبی چون نوشته، نقشه و طرح موجب حمایت از آن در قالب کپی­ رایت می‌شود، اما حمایت حقوق مالکیت صنعتی را به همراه ندارد. به عبارت دیگر حقوق مالکیت صنعتی برای شخص ایده ­پردازی که ایده خود را در قالب نوشته بیان کرده، حق انحصاری و در نتیجه منع دیگران از بهره ­برداری از ایده ایجاد نمی‌کند. بنابراین دیگران می توانند طبق مطالبی که در بیان و توضیح ایده نوشته شده، محصول یا فرایند مذکور در نوشته را اختراع کنند. مثلاً شخصی برای طراحی و ساخت ابزاری که آسیب ­پذیری چشم را در مقابل نمایشگرها (موبایل، تبلت، لپ ­تاپ و کامپیوتر) کاهش می ­دهد، ایده‌ای دارد. این فرد از یک سو سرمایه و تجهیزات لازم را به منظور انجام مطالعات و آزمایشات لازم برای تقویت و تکامل ایده خود ندارد و از سوی دیگر شخص سرمایه‌گذاری را برای عقد قرارداد به ­منظور مشارکت نمی ­یابد یا نمی‌تواند به کسی اعتماد کند. ممکن است به او توصیه شود که ایده خود را در قالب نوشته‌ به همراه نقشه ­هایی توضیح داده و برای اطمینان از حفظ حقوق خود، آن نوشته را به ­عنوان یک اثر علمی که مشمول حقوق مالکیت ادبی- هنری (کپی ­رایت) است، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت برساند.

این توصیه از این جهت که فرد ایده ­پرداز صاحب آن ایده شناخته می‌شود و همچنین نوشتن آن ایده برای او حق انحصاری در قالب کپی ­رایت ایجاد می‌کند، کاملاً درست و بجا ست. اما این اقدام موجبی برای حفظ حقوق او در حوزه حقوق مالکیت صنعتی نخواهد بود و بنابراین اشخاص دیگر می‌توانند با توجه به توضیحاتی که در آن نوشته در خصوص طراحی و ساخت محصول محافظ چشم آمده، آن محصول را تولید و تجاری سازی کنند و حتی آن را به عنوان اختراع به نام خود به ثبت برسانند.

4. برای بهره‌برداری از ایده قرارداد مشارکت مدنی می‌تواند مفید و مؤثر باشد.

5. برای محرمانه نگاه داشتن ایده قرارداد محرمانگی می ­تواند مناسب باشد. تعهد به محرمانگی می‌تواند در قالب قراردادی جداگانه و یا به صورت شرطی در ضمن قرارداد دیگر مثل قرارداد مشارکت درج گردد.

6. ایده می‌تواند به عنوان آورده شرکت در تشکیل شرکت تجاری مورد استفاده قرار گیرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5/5

جدول محتوا

پیمایش به بالا